loading...
شهر خنده
sodabeh بازدید : 2 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)
دانش آموزان مطالب زیر را مطالعه نمایند:

براي آغاز يك زندگي شاد و سعادتمند لازم نيست كه در انتظار بنشينيم

در انتظار نوجوانی، جوانی یا بزرگسالی ، فارغ التحصيلی ، قبولی در دانشگاه ، پایان سربازی، كاهش یا افزایش وزن ، شروع به كار ، افزایش سرمایه و پس انداز ،مهاجرت ، دوست دلخواه ، ازدواج ، تولد فرزند ، تغییر و اصلاح رفتار همسر ، رشد، بلوغ و ازدواج فرزند ، شروع و پایان تعطيلات و سفر ، صبح شنبه و پایان هفته ،  دريافت وام ، خرید مسکن و اتومبیل و لوازم ، پایان باز پرداخت اقساط ، بهار ، تابستان ، پاييز و زمستان و گذر زمان ، و.......... یا مرگ

 خوشبختي يك سفر است، نه يك مقصد

هيچ زماني بهتر از همين لحظه براي توجه به نعمتهای خدا ، شکرگزاری ، استفاده مفید و شاد شدن وجود ندارد. فردا را هیچ کس ندیده است این امروز ماست که فردایمان را میسازد. اگر امروز شاد نبودنمان به بهانه انتظار فرداست ، فردا نیز همین را خواهیم گفت حتی اگر همه خواستهایمان اجابت شده باشد. نگاهی به گذشته مصداق این مدعاست ،چه بسیار آرزوها و دعاهای دیروزمان بود که اجابتش را نهایت خوشبختی می دانستیم و اکنون که یکی یکی بدستشان آوردیم شادمانی واقعی را به شکرانه این لطف الهی نشان نداده ایم. آیا وقت آن نشده اینقدر دنیای بزرگسالی را جدی نگیریم و کمی به مسبب آرامش کودکان بیاندیشیم.

 به راستی علت امید ، تلاش و آرامش کودکان چیست ؟ آیا نمی شود لحظاتی را در زندگی به کودکی خود برگردیم؟ بی حسرت گذشته، لحظه ها را دریابیم و فردا را به خدای مهربان بسپاریم. ببخشیم و رها کنیم هر آنچه متعلق به گذشته است و بخشی از قلب و ذهنمان را سالها به تسخیر خود درآورده است.

 ببخشیم چو کودکی بخشنده هر آنکه دلی را رنجاند و اشکی را جاری کرد و دوباره بازی را از نو آغاز کنیم. کودکانه بازی کنیم با هر آنچه در گوشه اتاق زندگی بدستمان می آید. زندگی،حوادث واعمال و رفتار دیگران را اینقدر جدی نگیریم و گاه همه را یک بازی کودکانه، بی غرض و زودگذر بپنداریم آنگاه هرگز فرصتهای شاد بودن و لذت بردن در کنار هم را با خشم ، کینه و نفرت از دست،نخواهیم کرد.

چو کودکی آینه دل، صادقانه از خشم و ناراحتی اکنون خود بگوییم و به گذشته و گذشتگان ،فرهنگ و شخصیت ، آینده و آیندگان دیگران نتازیم. گاه اتفاقات را شوخی روزگار بدانیم و با آن بخندیم . به بدی دیگری به گونه ای دیگر چو کودک بنگریم و ساده و بی منت ببخشیم. حسادت نکنیم و داشته های خود را با دیگری تقسیم کنیم تا از خوشحال شدن دیگری بیشترین لذت را ببریم.عاشقانه دوست بداریم کودکان دیگر این زندگی را، با هر نژاد و فرهنگ و دین و ثروتی که دارند.

نه خود را برتر بیبینیم نه برتری فرضی دیگری مانع دوستی و عاشق شدنمان شود. کودکانه از عمق درون بدی ها را فراموش کنیم و از خوبی دیگری بی غرور تشکر کنیم .از لحظات با هم بودن آگاهانه و خالصانه لذت ببریم و بدانیم چه لذت ببریم یا نفرت، این بازی روزی زود تمام خواهد شد و هر کس به خانه خود خواهد رفت . پس کودکانه دلی را بدست آوریم ، قلبی را نشکنیم ، آبرویی را نریزیم و آرامشی را نلرزانیم.

کودکانه رها کنیم هر آنچه حرص و طمعش مانع وصل است و جداکننده ما از جمع. کودکانه مسائل را به خدا بسپاریم.کودکانه آرزو و دعا کنیم و کودکانه مطمئن به اجابتش باشیم . آنوقت حتما صداقت و پاکی قلبمان میگیرد هر اجابت وآرامشی را ، چون قلب صاف کودک شکستنی نیست.

آیا بدست آوردن شادی و درمان افسردگی ها به همین سادگی نیست؟ کافیست تنها چند روزی امتحانش کنیم .کودکانه به ساده ترین طنزهای روزگار از ته دل بخندیم  ، آدمها را بی انتظار و نامشروط دوست داشته باشیم ، کمتر به مقصدهای هر هدف و برنامه و آرزویی بیاندیشیم از کوچکترین زیبایی مسیر راه هرامید و آرزویی کودکانه لذت ببریم  آنگاه خواهیم دید حتی نور خورشید ،سبزی برگ درختان ، صدای آواز پرندگان و گردش شب و روز نیز به گونه ای دگر شده است.نگاه و آرامش دیگران به من متفاوت و توجه خدا به من عاشقانه تر، چون صدای تپش قلبم با ذکر شکرگزاری تاُمل، صداقت و پاکی، همنوای کل آفرینش شده است. و اینجاست که دنیا نیز مرا چو کودکی پاک و شکرگزار در آغوش گرفته و از لذایذش بیشتر بهره مندم می کند.

 

سلامتی بدون سلامت روان وجود ندارد

 

   - تعریف  : پیشرفت صنعت و تکنولوژی ، قدرت و ثروت را افزایش داده ولی امکان زندگی با آرامش وصلح و اطمینان را از انسان سلب کرده است. در حقیقت کیفیت فدای کمیت شده و اعتدال و تناسب کنار رفته و بیماری های عصبی-روانی و روان تنی جانشین آن شده است(1) .بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت       (who) در سال 2010در دنیا بیش از 450میلیون نفر از مردم از یک اختلال روحی روانی رنج می برند، هر ساله حدود 20%از بزرگسالان یک مشکل بهداشت روانی را تجربه می کنند ، نزدیک بهیک میلیون نفر مرتکب خودکشی می شوند و از هر 4 خانواده یک خانواده عضوی با اختلالات روانی دارند(2).سلامت روان برای مدت های زیادی در پشت پرده ای از انگ و تبعیض پنهان شده و اکنون پیشرفت علم بشر بستری برای بیان سلامت روان و پرداختن به آن را فراهم نموده است .از طرفی می دانیم که برای همه ی افراد سلامت روحی،جسمی و اجتماعی برای ساخت مسیر زندگی حیاتی است  (1).همچنین ارتقاء آن در تمام دوران های زندگی لازم است.اما در برخی از دورانها نظیر بلوغ،نوجوانی، پس از زایمان،بارداری،دوران تحصیل و ... ممکن است پرداختن به آن مهمتر باشد.جهت افزایش اطلاعات در زمینه سلامت روان و با توجه به عدم دسترسی به وبلاگ آموزشی فارسی زبان که بتواند اطلاعات مفیدی را در این زمینه در اختیار کاربران اینترنت قرار دهد من بر آن شدم که وبلاگی را در خصوص سلامت روان تهیه نماییم.در واقع هدف من از این وبلاگ انتقال یافته های مطالعات دیگر به افراد غیر متخصص در این زمینه است.باشد که مؤثر بوده و شاهد ارتقاء سطح سلامت روانی افراد جامعه باشیم.

در ابتدای امر بهتر است با برخی از تعاریف از جمله تعریف بهداشت روان و سلامت روان آشنا شویم. سنجش سلامت روانی به شکل کمی امکانپذیر نمی باشد و گاهی تشخیص افراد سالم و بیمار شاید از لحاظ ظاهر امکانپذیر نباشد.برخی افراد گاهی حتی با قرار گرفتن در جمع بعضی از این ویژگی ها را پنهان می نمایندسازمان جهانی بهداشت ، بهداشت روانی را اینگونه تعریف می‌کند: "بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش‌های روانی و جسمی ، سلامت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست." انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع بهداشت روانی را در سه قسمت "نگرش‌های مربوط به خود ، نگرش‌های مربوط به دیگران و نگرش‌های مربوط به زندگی" تعریف می‌کند. از نظر این انجمن بهداشت روانی یعنی : "توانایی سازگاری با دیدگاههای خود ، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی."

 سازمان جهانی بهداشت(who) سلامت روانی را اینگونه تعریف نموده است: قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران،تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور عادلانه،منطقی و مناسب. دانستن ویژگی های افراد سالم و و افرادی که دارای اختلالات روانی هستند جهت تشخیص کمک کننده است. معمولاْ افرادی که از نظر روانی سالم هستند دارای ویژگی های زیر می باشند:(4و1،3)

- نسبت به خود آرامش دارند و احساس امنیت می کنند.

- توانایی های خود را در حد واقعی ارزیابی می کنند،نه بیشتر و نه کمتر.

- به خود احترام می گذارند و کمبودهای خود را می پذیرند.

- به حقوق دیگران احترام می گذارند.

- می توانند به دیگران علاقه مند شوند و آن ها را دوست بدارند.

- می توانند احترام و دوستی دیگران را جلب کنند.

- می توانند نیازهای خود را برآورده سازند و برای دشواری هایی که در زندگی آنها پیش می آید راه حلی پیدا کنند.آنها قادرند خود بیندیشند و تصمیم بگیرند.

- قادرند مسئولیت روزمره خود را با برگزیدن اهداف معقول پیش ببرند.

- تحت تأثیر عواطف،ترس،خشم،عشق یا گناه خود به طوری قرار نمی گیرند که زندگیشان پریشان شود.

- انعطاف پذیرهستند.

همانگونه که افرادی که از نظر روانی سالم هستند , دارای یکسری ویژگی می باشند , برای تشخیص و پی بردن به ضعف روانی در یک شخص نیز نشانه هایی وجود دارد که فهرست وار در زیر آورده شده اند(4)

- احساس نگرانی دائم

- ناشادمانی دائمی به علل ناموجه

- از دست دادن آسان تعادل روانی در بیشتر اوقات

- بی خوابی مکرر

- افسردگی و سرخوشی متناوب به صورت ناتوان کننده

- آشفتگی زندگی

- احساس بی علاقگی و تنفر دائمی نسبت به مردم

- عدم تحمل دائمی فرزندان

- همواره خشمگین بودن و بعد دچار پشیمانی شدن

- ترس دائمی بی جهت

- دائماً حق را به جانب خود دادن و دیگران را ناحق شمردن.

- احساس درد و شکایت های بدنی به صورت بیشمار به طوری که علتی برای آن پیدا نمی شود.

 

 

 

 

 

 

عوامل موثر دربهداشت روانی دانش آموزان


بهداشت روانی همان سلامت فکر و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است. همچنان که از جسم خود مراقبت می کنیم روح خود را نیز باید مقاومت تر کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. در زندگی «چگونه بودن» خیلی مهم تر از «بودن یا نبودن» است. ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و کنار آمدن با خود و دیگران یکی از اهداف مهم و اساسی بهداشت روانی است. جوامع مختلف سعی می کنند تا سیاست های مربوط به بهداشت روانی و سازماندهی کنند. اصل کلی در این تلاش، سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است که افراد جامعه را در بر می گیرد. این نگرش حکم می کند که خانواده ها بیش از پیش با بهداشت روانی خانواده و چگونگی پیشگیری و درمان بیماری های روحی آشنا شوند
.

 

بهداشت روانی همان سلامت فکر و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است. همچنان که از جسم خود مراقبت می کنیم روح خود را نیز باید مقاومت تر کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. در زندگی «چگونه بودن» خیلی مهم تر از «بودن یا نبودن» است. ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و کنار آمدن با خود و دیگران یکی از اهداف مهم و اساسی بهداشت روانی است. جوامع مختلف سعی می کنند تا سیاست های مربوط به بهداشت روانی و سازماندهی کنند. اصل کلی در این تلاش، سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است که افراد جامعه را در بر می گیرد. این نگرش حکم می کند که خانواده ها بیش از پیش با بهداشت روانی خانواده و چگونگی پیشگیری و درمان بیماری های روحی آشنا شوند.
چون در مواجهه با چالش ها و مشکلات روزمره، ما براساس ویژگی های روانی خود با آنها برخورد می کنیم، هر چه از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشیم به یقین آسیب پذیری ما کمتر خواهد بود. امید است با برخورداری از سلامت فکر و روان به موفقیت های بیشتری رسیده و بیش از پیش بر مشکلات غلبه کنیم.
تعریف بهداشت روانی :

سازمان جهانی بهداشت می گوید بهداشت روانی عبارتست از «توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی و جسمی» . این سازمان معتقد است که بهداشت روانی فقط عدم وجود بیماری و یا عقب ماندگی نیست، بنابراین کسی که احساس ناراحتی نکند از نظر روانی سالم محسوب می شود.
اهداف بهداشت روانی د رخانواده :
- تأمین سلامت جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی اعضای خانواده
- تلاش برای شناخت رفتار خود و افراد خانواده .
- برقراری روابط حسنه بین اعضای خانواده .
- ایجاد ارتباط صمیمانه و حفظ اسرار خانواده، به طوری که اعضای خانواده در داخل خانه به یکدیگر تذکر بدهند ولی در بیرون مدافع هم باشند.
- تقویت اعتماد و عزت نفس اعضای خانواده و احترام به شخصیت دیگران
- به وجود آوردن احساس رضایت از زندگی
- آموزش خانواده ها برای کمک به پیشبرد اهداف صحیح اجتماعی
ویژگی های فردی که بهداشت روانی دارد:

- نسبت به خود، خانواده و جامعه بی تفاوت نیست.
- با دیگران سازگاری دارد.

- شاد و مثبت اندیش است.
- به خود و دیگران احترام می گذارد.
- بد بین نیست.
- به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهی دارد.
- انعطاف پذیر است.
- شناخت او از واقعیت نسبتاً دقیق است و برای رسیدن به هدفهای خود براساس عقل و احساس عمل می کند.
- نسبت به خود نگرش مثبت دارد و ناکامی ها را تحمل می کند.
- توانایی حل مشکلات خود را د ارد.
- از اوقات فراغت خود به نحو مطلوب استفاده می کند.
- در مواجهه با مشکلات اجتماعی، کنترل و تعادل خود را از دست نمی دهد.
- استعدادهایش به طور هماهنگ و به خوبی رشد می کند.
- نه بنده کسی است، نه کسی را بنده خود می کند، می داند که خدا او را آفریده و برای خود ارزش قائل است.
- دنیا را گذرگاهی برای رسیدن به آخرت می داند.
- رابطه اش با دیگران سازنده و مثبت است.
- نیازهایش را از طریقی برآورده می کند که با ارزش های اجتماعی منافات نداشته باشد.
- صابر، صادق ، درستکار، بخشنده، استغفار کننده و فرزند خویشتن خویش است.
- در نظر دیگران فرد موجهی محسوب می شود، زیرا در همه کارها متعادل است.
عوامل مؤثر در بهداشت روانی:


«تغذیه»

حالات روحی ما در انتخاب نوع غذایی که می خوریم مؤثرند. ما در حالات مختلف غذاهای متفاوتی را طلب می کنیم، هنگام احساس قدرت و پیروزی به غذاهای گوشتی، هنگام احساس تنوع و تحول به غذاهایی با انواع سس و هنگام اضطراب یا پرخاشگری به خوراکی های گاز زدنی تمایل داریم در حالی که وقتی خسته هستیم چای و قهوه را ترجیح می دهیم. بنابراین با شناخت خود و سوخت و ساز بدن می توانیم با انتخاب مواد خوراکی مناسب به آرامش بیشتری دست یافته و از خوردن لذت ببریم:
«ایمان»

اعتقادات و باورهای مذهبی قادر است در مصیبت های زندگی، از فرد افسرده و مأیوس ، انسانی امیدوار و محکم بسازد، چنانکه هرگز خود را تنها و بیمناک احساس نکند. او باور دارد که خدا پیوسته با اوست، در رویارویی با سختی های زندگی تنها نیست و خدای مهربان به او علاقه و توجه دارد. این باور موجب می شود که فرد علیه انزوا طلبی و گوشه گیری که بسیاری از مبتلایان به امراض خطرناک را از پای در می آورد، ایمن شود.
«مدرسه»

مسؤولیت اولیای مدرسه فقط در پرورش نیروی عقلی و آشنا کردن دانش آموزان به مسائل اجتماعی و اخلاقی خلاصه نمی شود. مدرسه مسؤول تغییر و اصلاح رفتارهای ناسازگارانه و تأمین بلوغ عاطفی و سلامت روانی دانش آموزان نیز می باشد.
در مدرسه فرزندان دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه می کنند، معلم با تکریم شخصیت، محبت و توجه، آنان را در مسیر صحیح هدایت می کند، دانش آموز در مدرسه چگونگی برقراری روابط درست عاطفی، سازگاری با دیگران و مسئوولیت پذیری را می آموزد و راههای مبارزه با کینه توزی، دیگر آزاری و حسادت را یاد می گیرد
.
«ورزش»
ورزش یکی از رموز سلامت جسمانی و روانی است. افراد دارای آمادگی جسمانی از لحاظ احساسات، عواطف ، شخصیت اجتماعی و نوعدوستی کاملتر و در فعالیتهای شغلی و حرفه ای موفق ترند. ورزش موجب تقویت اعتماد به نفس در فرد شده ، او را متعادل، متفکر و سازگار با محیط می کند. با ورزش، شخص کمتر دچار حسادت ، حقارت و ستیزه جویی می شود و در نتیجه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد بود.


 


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 141
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 36
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 37
  • بازدید ماه : 37
  • بازدید سال : 48
  • بازدید کلی : 1,798