روزهاي پاييز است و آسمان نگاهش مهربانانه تر است و زمين چشم به راه بارش رحمت الهي است. درختان نيز مهربانانه رنگ هاي زيباي پاييزي را بر تن برگ هايشان پوشانده اند و موسيقي خش خش برگ ها ترنم دلنواز آغازين روزهاي پاييز را در گوش عابران كوچه ها مي سرايند. روزهاي پاييزي عمرمان آغاز شده است . مستانه و پر غرور بر برگهاي خشكيده پا مي گذاريم و عبور ميكنيم و غافل از آنيم كه اين برگ هاي خشكيده تا چندي پيش سايه بان گرماي تابستانمان بودند و سبزيشان چشم نواز ساعت هاي طولانيش . آدمي در مسير زندگي چون برگ درختان است . روزي سايه بان كساني است كه به او پناه آورده اند و روزي محزون از بي مهري هماناني است كه زير پاي غرور و تكبرشان له مي شوند. اي كاش بدانيم نو شدن ها و كهنه شدن ها اعتباري است تا ما خود را بيازماييم و در مسير گذر دنيائيمان قدري با خود بيانديشيم كه سبزي عمر هميشگي و زرد شدن پاييزيش هم دايمي نيست. پس خوشا به حال آن كسي كه معرفت را اساس بودنش مي داند و تغييرات دنيا نگاهش را به انسانها تغيير نمي دهد كه عزت و سربلندي براي كسي است كه قلبي پر از معرفت و احساس دارد.
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت